پنج غلط املایی و دستوری در یک جمله کوچک(گاه نوشته های آلفرد)
این عکسی از دانشجویان بسیجی ست که به سفارت فخیمه انگلیس حمله کردند.فقط جای دایی جان ناپلئون و مش قاسم خالیست.
یکبار در لوس آنجلس یعقوب گریه کُن را پُلیس بخاطر بی احتیاطی در رانندگی نگه داشت.یعقوب شروع کرد به گریه و هر چه پُِلیسه ازش میپرسید او فقط گریه میکرد و میگفت؛می نو اینگلند.پُلیسه شوطه شد و گریه کنان سوار موتورش شد رفت.
برداشتی از داستانی واقعی |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر